
خبرگزاری آریا -جنگ 12 روزه تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران در ژوئن 2025، که با حملات هدفمند به تأسیسات هستهای و زیرساختهای حیاتی کشور همراه بود، صرفاً یک تقابل نظامی نبود؛ بلکه پرده از ابعاد پیچیدهتری از تهدیدات برداشت که در عرصه جنگ نرم، بهمراتب خطرناکتر و پنهانتر جلوه میکند. در حالی که ایران با بازسازی زیرساختها و تقویت توان دفاعی، پاسخی مقتدرانه به جنگ سخت ارائه داده است، فشارهای اقتصادی، تحریمهای فزاینده و تهدید مکانیسم اسنپبک، رسانهها را بهعنوان خط مقدم نبرد نرم، در تنگنایی بیسابقه قرار دادهاند.
رسانهها؛ سنگربانان بیپناه جنگ نرم
آمار رسمی از شهدا و خسارات به مراکز حساس کشور حکایت دارد، اما آنچه کمتر دیده شد، تهاجم روانی و تبلیغاتی گستردهای بود که همزمان با حملات فیزیکی، از سوی رسانههای بینالمللی و شبکههای اجتماعی علیه ایران به راه افتاد. دشمنان، با بهرهگیری از ابزارهای جنگ نرم، کوشیدند انسجام ملی را تضعیف کرده و روایت خود را بر افکار عمومی جهانی تحمیل کنند.
در این میان، رسانههای داخلی نقشی بیبدیل در مقابله با این هجمهها ایفا کردند؛ نقشی که مستلزم پایداری مالی، امنیت سازمانی و حمایت سیاستی است. اما در غیاب چنین پشتوانههایی، رسانهها بهتدریج از سنگر خود عقبنشینی کردهاند.
اقتصاد رسانه در محاصره تحریم و رکود
تحریمهای گسترده، کاهش درآمدهای ارزی، و رکود اقتصادی، نهتنها معیشت مردم را تحت فشار قرار داده، بلکه رسانههای مکتوب و دیجیتال را نیز به مرز فروپاشی رسانده است. افزایش هزینههای تولید محتوا، چاپ و توزیع، در کنار افت شدید درآمدهای تبلیغاتی، بسیاری از رسانهها را ناگزیر به تعدیل نیرو و کاهش فعالیت کرده است؛ اقدامی که نهتنها از منظر انسانی تأسفبار است، بلکه توان رسانهها در ایفای نقش راهبردیشان را بهشدت کاهش داده است.
دولت؛ از حمایت تا انفعال
تا پیش از این، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با تخصیص یارانههای محدود، نقشی نسبی در حمایت از رسانهها ایفا میکرد. اما در شرایط بحرانی کنونی، این حمایتها عملاً متوقف شده و پاسخ مسئولان، جز ابراز تأسف، چیزی در بر ندارد. در عین حال، افزایش الزامات قانونی و نظارتهای سختگیرانه، فشار مضاعفی بر رسانهها وارد کرده است.
رسانههای مستقل و محلی، با تکیه بر تعهد ملی و اخلاقی، همچنان در میدان ماندهاند؛ اما این تعهد، بدون حمایت مالی و سیاستی، دیر یا زود فرسوده خواهد شد. سربازان جنگ نرم، اگر بیپناه و بیامکانات رها شوند، نمیتوانند در برابر تهاجم دشمن ایستادگی کنند.
جنگ نرم، تهدیدی بیصدا اما عمیق
برخلاف جنگ سخت که با انفجار و آتش همراه است، جنگ نرم در سکوت ذهنها را نشانه میگیرد. پس از جنگ 12 روزه، رسانههای خارجی با روایتسازی هدفمند، تلاش کردند ایران را بهعنوان تهدیدی جهانی معرفی کنند. در این میان، رسانههای داخلی وظیفه دارند با تولید محتوای مؤثر، روایت ملی را تقویت کرده و انسجام اجتماعی را حفظ کنند.
اما این مأموریت، بدون حمایت دولت، به سرانجام نمیرسد. دولت باید دریابد که پشتیبانی از رسانهها، نهتنها یک وظیفه فرهنگی، بلکه ضرورتی امنیتی است.
راهکارهای پیشنهادی
- احیای حمایتهای مالی: بازگرداندن یارانههای رسانهای و تخصیص بودجه ویژه برای تولید محتوا، چاپ و توزیع.
- کاهش فشارهای نظارتی: تعدیل الزامات قانونی و فراهمسازی فضای فعالیت آزادتر برای رسانهها.
- تأسیس صندوق ملی حمایت از رسانهها: ایجاد سازوکاری پایدار برای حمایت از رسانهها در شرایط بحرانی.
- تقویت دیپلماسی رسانهای: طراحی راهبردی برای مقابله با روایتهای بینالمللی و ترویج روایت ملی با همکاری رسانهها.
نهایتا؛جنگ 12 روزه نشان داد که جنگ نرم، بهویژه در عصر اطلاعات، بهاندازه جنگ سخت خطرناک و تعیینکننده است. رسانهها، بهعنوان مدافعان خط مقدم این نبرد، نیازمند حمایت جدی و مستمر هستند. بیتوجهی به این حوزه، نهتنها رسانهها را تضعیف میکند، بلکه انسجام ملی و توان دفاعی کشور را در برابر عملیات روانی دشمن، به مخاطره میاندازد. اکنون زمان آن است که دولت، رسانهها را نه بهعنوان مصرفکننده بودجه، بلکه بهمثابه سرمایهای راهبردی در منظومه امنیت ملی تلقی کند.