
خبرگزاری آریا -اسرائیل از زمان تأسیس خود در سال 1948، به دنبال گسترش نفوذ و تضمین امنیت خود در منطقه خاورمیانه بوده است. سوریه به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی و نقش آن در محور مقاومت، همواره یکی از اهداف اصلی سیاستهای منطقهای اسرائیل بوده است. سقوط دولت بشار اسد در دسامبر 2024 و به قدرت رسیدن هیأت تحریر الشام (HTS) به رهبری احمد الشرع (جولانی) فرصتهای جدیدی برای اسرائیل ایجاد کرده است. این گزارش به تحلیل نقشههای اسرائیل در سوریه، با تمرکز بر پیامدهای آن برای منافع ایران، میپردازد.
زمینه تاریخی و اهداف کلان اسرائیل در سوریه
اسرائیل از زمان اشغال بلندیهای جولان در جنگ ششروزه 1967، بخشهایی از خاک سوریه را تحت کنترل خود دارد. این منطقه به دلیل موقعیت استراتژیک و منابع آبی، برای اسرائیل اهمیت حیاتی دارد. اهداف کلان اسرائیل در سوریه شامل موارد زیر است:
تضعیف محور مقاومت: محور مقاومت، شامل ایران، حزبالله لبنان و دولت اسد، تهدیدی جدی برای اسرائیل محسوب میشود. اسرائیل به دنبال قطع ارتباط ایران با حزبالله از طریق سوریه است.
ایجاد منطقه حائل امنیتی: اسرائیل از طریق اشغال مناطق مرزی و ایجاد کمربندهای امنیتی، به دنبال کنترل تحرکات نظامی در جنوب سوریه و نزدیکی لبنان است.
تجزیه و بیثباتی سوریه: برخی منابع به طرحهای قدیمی اسرائیل برای تجزیه سوریه و ایجاد مناطق خودمختار، مانند اقلیم دروزی، اشاره دارند تا از این طریق نفوذ خود را افزایش دهد.
تحقق پروژه «اسرائیل بزرگ»: ایده «از نیل تا فرات» که در برخی متون صهیونیستی مطرح شده، شامل ادعای سرزمینی بر بخشهایی از سوریه، لبنان، عراق و دیگر کشورهای منطقه است.
نقشههای کنونی اسرائیل در سوریه
با سقوط اسد، اسرائیل اقدامات خود را در سوریه تشدید کرده است. بر اساس گزارشها، نقشههای اسرائیل در سوریه شامل موارد زیر است:
1. حملات نظامی و تضعیف زیرساختهای نظامی سوریه
حملات هوایی گسترده: از دسامبر 2024، اسرائیل حملات هوایی متعددی به پایگاههای نظامی، انبارهای تسلیحاتی و زیرساختهای دفاع هوایی سوریه انجام داده است. این حملات با هدف نابودی توان نظامی باقیمانده دولت اسد و جلوگیری از دسترسی گروههای مخالف به این تسلیحات صورت گرفته است.
ورود زمینی به مناطق مرزی: ارتش اسرائیل از مناطق غیرنظامی در مرز جولان وارد خاک سوریه شده و تا اطراف قنیطره و درعا پیشروی کرده است. این اولین ورود زمینی اسرائیل به خاک سوریه از زمان جنگ یوم کیپور (1973) است.
2. ایجاد منطقه حائل در مثلث مرزی
اسرائیل طرحی برای ایجاد یک کمربند امنیتی از مزارع شبعا تا قنیطره در مثلث مرزی سوریه، لبنان و فلسطین اشغالی دارد. این منطقه حائل با هدف جلوگیری از تحرکات نظامی حزبالله و گروههای مقاومت و افزایش نظارت و کنترل نظامی طراحی شده است.
اقدامات عملی شامل گسترش جادههای نظامی، احداث باند فرود بالگرد در نزدیکی ارتفاعات راشیا و استقرار نیروهای واکنش سریع است.
3. حمایت از گروههای قومی و ایجاد اقلیمهای خودمختار
حمایت از دروزیها: اسرائیل با تحریک رهبران دروزی در سویدا، مانند حکمت الحریری، به دنبال ایجاد یک اقلیم خودمختار دروزی در جنوب سوریه است. این اقدام میتواند به بیثباتی بیشتر در سوریه و تضعیف دولت مرکزی منجر شود.
حمایت از کردها: برخی منابع از تمایل اسرائیل برای ایجاد یک منطقه خودمختار کرد در شمال شرق سوریه خبر دادهاند، که میتواند به عنوان متحد اسرائیل عمل کند و با منافع ترکیه نیز در تضاد باشد.
4. عادیسازی روابط با دولت جولانی
گزارشهایی از مذاکرات غیررسمی برای عادیسازی روابط بین دولت موقت جولانی و اسرائیل وجود دارد. سکوت جولانی در برابر حملات اسرائیل و عدم واکنش قاطع به تجاوزات، نشاندهنده انفعال یا همکاری ضمنی است. این امر میتواند به کاهش فشار بر اسرائیل و افزایش نفوذ آن در سوریه منجر شود.
5. تقویت حضور در بلندیهای جولان
اسرائیل از ضعف دولت مرکزی سوریه برای تقویت زیرساختهای نظامی و شهرکسازی در بلندیهای جولان استفاده کرده است. این اقدامات شامل ایجاد پایگاههای جدید و گسترش شهرکها است که نقض قطعنامههای سازمان ملل محسوب میشود.
پیامدهای نقشههای اسرائیل برای منافع ایران
نقشههای اسرائیل در سوریه چالشهای جدی برای منافع ایران ایجاد کرده است:
1. قطع ارتباط با حزبالله
ایجاد منطقه حائل و تخریب زیرساختهای نظامی در سوریه، مسیر انتقال تسلیحات ایران به حزبالله را مختل کرده است. این امر توانایی ایران برای حمایت از حزبالله در برابر اسرائیل را کاهش میدهد.
تضعیف حزبالله میتواند موازنه وحشت علیه اسرائیل را به هم زده و ایران را در موضع ضعف قرار دهد.
2. افزایش نفوذ اسرائیل در نزدیکی مرزهای ایران
با نفوذ اسرائیل در ساختار سیاسی و امنیتی سوریه، این کشور به یک «بهشت جاسوسی» برای اسرائیل تبدیل شده است. این امر تهدیدات اطلاعاتی و نظامی علیه ایران و عراق را افزایش میدهد.
حضور نظامی اسرائیل در جنوب سوریه، خطر درگیری مستقیم با نیروهای ایرانی یا گروههای نیابتی را افزایش میدهد.
3. تضعیف محور مقاومت
تجزیه احتمالی سوریه به اقلیمهای خودمختار و بیثباتی دولت مرکزی، محور مقاومت را تضعیف میکند. این امر به نفع اسرائیل و رقبای منطقهای ایران، مانند ترکیه و عربستان، خواهد بود.
همکاری ضمنی جولانی با اسرائیل، نفوذ ایران در سوریه را به شدت کاهش داده و تلاشهای گذشته ایران برای حفظ اسد را بیاثر کرده است.
4. رقابت منطقهای و فشارهای بینالمللی
اسرائیل با بهرهگیری از حمایت آمریکا و برخی کشورهای عربی، فشارهای دیپلماتیک و نظامی علیه ایران را افزایش داده است. حملات اخیر اسرائیل به پایگاههای موشکی ایران نیز بخشی از این استراتژی برای تضعیف ایران است.
سیاستهای بیثباتکننده اسرائیل، با حمایت ضمنی ترکیه و کشورهای عربی، میتواند به انزوای بیشتر ایران در منطقه منجر شود.
در پایان شایان ذکر است که:
نقشههای اسرائیل در سوریه، از جمله ایجاد منطقه حائل، حمایت از اقلیمهای خودمختار، تخریب زیرساختهای نظامی و عادیسازی روابط با دولت جولانی، تهدیدی جدی برای منافع ایران ایجاد کرده است. این اقدامات نهتنها محور مقاومت را تضعیف میکند، بلکه خطر نفوذ اسرائیل در نزدیکی مرزهای ایران را افزایش میدهد. ایران باید با اتخاذ سیاستی هوشمندانه و چندلایه، شامل دیپلماسی فعال، تقویت متحدان منطقهای و حفظ نفوذ نرم، به مقابله با این تهدیدات بپردازد. در غیر این صورت، اسرائیل میتواند از بیثباتی سوریه برای تحقق اهداف بلندمدت خود، از جمله تضعیف ایران و محور مقاومت، بهرهبرداری کند.