
خبرگزاری آریا - این روزها خبرهای نگرانکنندهای از وضعیت آب در ایران به گوش میرسد. تهران، قلب تپنده ایران، در بدترین شرایط آبی یک دهه گذشته به سر میبرد.
گزارشها نشان میدهند که حجم آب سدهای تهران به حدود 14 درصد ظرفیتشان رسیده و برخی از آنها در آستانه خروج از مدار آبرسانی هستند. در بسیاری از شهرها، مثل تهران، جیرهبندی آب بدون اطلاعرسانی رسمی شروع شده و مردم از قطعی چندساعته آب در روز یا شب گله دارند. سخنگوی صنعت آب گفته که 24 استان و 50 شهر با تنش آبی روبهرو هستند و وزارت نیرو پروژههایی به ارزش 27 هزار میلیارد تومان برای حل این مشکل در نظر گرفته است. از سوی دیگر، آتشسوزیهای اخیر در نخلستانهای آبادان، که کمآبی و سوءمدیریت منابع آبی به آن دامن زده، خسارتهای سنگینی به کشاورزان وارد کرده و بازار خرما را هم تحت تأثیر قرار داده است.
این بحران فقط به تهران محدود نمیشود. استانهایی مثل هرمزگان، سیستان و بلوچستان، و بوشهر با کاهش بیش از 50 درصدی بارندگی مواجه شدهاند که امنیت غذایی و اکوسیستمهای طبیعی را به خطر انداخته است. کارشناسان هشدار میدهند که اگر این روند ادامه پیدا کند، 12 استان از 31 استان ایران تا 50 سال آینده سفرههای آب زیرزمینی خود را کاملاً از دست خواهند داد. این وضعیت، که برخی آن را "ورشکستگی آب" مینامند، نتیجه ترکیبی از کمبود فیزیکی آب، مدیریت ناکارآمد، و تغییرات اقلیمی است.
تحلیل شرایط کنونی
ایران به دلیل قرار گرفتن در کمربند خشک و بیابانی جهان، همیشه با محدودیت منابع آبی دستوپنجه نرم کرده است. میانگین بارش سالانه کشور حدود 240 میلیمتر است، یعنی یکسوم میانگین جهانی. این محدودیت طبیعی با عواملی مثل برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی، روشهای ناکارآمد آبیاری در کشاورزی، و توسعه نامتوازن شهری و صنعتی بدتر شده است. مثلاً، کشت نیشکر در خوزستان، که آب زیادی میطلبد، باعث تخلیه منابع آب و بازگشت پساب شور به محیط زیست شده است.
مدیریت نادرست هم نقش بزرگی در این بحران دارد. در دهههای 80 و 90 شمسی، حدود 69 درصد از آب تجدیدپذیر سالانه مصرف شده که طبق شاخصهای سازمان ملل، ایران را در وضعیت "بحران شدید آبی" قرار داده است. تصمیمات اشتباه گذشته، مثل بیتوجهی به هشدارهای زیستمحیطی و توسعه کشاورزی بدون توجه به ظرفیت آب، ما را به این نقطه رسانده است. حالا سؤال این است: آیا امیدی برای بهبود اوضاع هست؟ خوشبختانه، علم و تجربه جهانی نشان میدهد که راهحلهایی وجود دارد، هرچند نیاز به عزم جدی و همکاری همگانی دارد.
راهحلهای علمی برای بحران آب
برای مقابله با این بحران، باید رویکردی چندجانبه و مبتنی بر علم در پیش بگیریم. در ادامه، چند راهحل کلیدی را بررسی میکنیم:
1. اصلاح الگوی مصرف در کشاورزی
کشاورزی در ایران حدود 90 درصد آب را مصرف میکند، اما روشهای سنتی آبیاری مثل آبیاری غرقابی باعث هدررفت شدید آب میشود. استفاده از روشهای آبیاری مدرن مثل آبیاری قطرهای میتواند مصرف آب را تا 50 درصد کاهش دهد. برای مثال، در هند، احیای تکنیکهای سنتی جمعآوری آب باران در راجستان باعث بهبود نفوذ آب به سفرههای زیرزمینی شده است. همچنین، باید کشت محصولات آببر مثل نیشکر را محدود کنیم و به سمت محصولات کمآببر مثل پسته یا زعفران برویم که با اقلیم ایران سازگارترند.
2. بازچرخانی آب و تصفیه فاضلاب
بازچرخانی فاضلاب شهری و صنعتی میتواند منبع پایداری برای تأمین آب ایجاد کند. در شهرهایی مثل شیراز، پروژههای تعویض لولههای فرسوده و حفر چاههای جدید برای کاهش تنش آبی شروع شده، اما هنوز هدررفت آب بالاست. تصفیهخانههای پیشرفته میتوانند فاضلاب را به آب قابل استفاده برای کشاورزی یا حتی صنعت تبدیل کنند. کیپتاون در آفریقای جنوبی با سرمایهگذاری در تصفیهخانههای نمکزدایی و مدیریت مصرف، توانسته بحران خشکسالی را تا حدی کنترل کند.
3. مدیریت تقاضا و آگاهی عمومی
کمپینهای آگاهیرسانی برای کاهش مصرف آب در شهرها ضروری است. در شیراز، کاهش استفاده از چمنهای پرآب و خاموش کردن فوارههای عمومی قدمهای مثبتی بوده، اما کافی نیست. باید با آموزش و اطلاعرسانی، مردم را به صرفهجویی تشویق کنیم. مثلاً، نصب کنتورهای هوشمند و تعرفههای پلکانی برای مصرف آب میتواند رفتار مصرفکنندگان را تغییر دهد.
4. انتقال آب بینحوضهای و شیرینسازی آب دریا
پروژههای انتقال آب از دریای عمان به مناطق کمآب ایران میتواند راهحلی بلندمدت باشد، اما باید با دقت و پایش مستمر اجرا شود تا به اکوسیستمها آسیب نرسد. این پروژهها هزینهبر هستند و نیاز به مدیریت قوی دارند تا نابرابری در دسترسی به آب را تشدید نکنند.
5. احیای منابع زیرزمینی
برداشت بیش از حد از سفرههای زیرزمینی باعث شده که 290 دشت ایران در وضعیت بحرانی باشند. کاهش 30 درصدی مجوزهای برداشت آب و احیای آبخوانها از طریق تزریق آب باران یا فاضلاب تصفیهشده میتواند به بازسازی این منابع کمک کند.
6. همکاری منطقهای و بینالمللی
بحران آب فراتر از مرزها میرود. کاهش ورودی آب از رود هریرود پس از افتتاح سد هرات در افغانستان نمونهای از این چالش است. همکاری با کشورهای همسایه برای مدیریت منابع آبی مشترک و استفاده از تجربههای جهانی، مثل تکنیکهای جمعآوری آب باران در هند، میتواند مؤثر باشد.
نگاه به آینده
وضعیت آب در ایران بحرانی است، اما ناامیدکننده نیست. با درس گرفتن از اشتباهات گذشته و استفاده از راهحلهای علمی، میتوانیم به سمت آیندهای پایدار حرکت کنیم. این کار نیاز به هماهنگی بین دولت، دانشگاهها، و مردم دارد. همانطور که رئیسجمهور تأکید کرده، بدون همکاری مردمی و مدیریت دقیق، عبور از این بحران ممکن نیست. بیایید با عزم جمعی، آب را نه فقط برای امروز، بلکه برای نسلهای آینده حفظ کنیم.