
خبرگزاری آریا - نایب رئیس کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی با انتقاد از ناکارآمدی مدل سنتی آموزش دولتی، «مردمیسازی آموزش» را بهعنوان راهبردی برای تحقق عملی اصل 30 قانون اساسی معرفی کرد و نوشت: در این الگو، دولت سیاستگذار کلان باقی میماند، اما مدیریت میدانی مدارس باید به معلمان، خانوادهها و نهادهای فرهنگی سپرده شود تا آموزش متناسب با زیستبوم ایرانی _ اسلامی و تحولات جهانی بازتعریف شود.
به گزارش سرویس سیاسی آریا به نقل از خانه ملت ، فرشاد ابراهیمپور نورآبادی نایب رئیس کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی با انتقاد از ناکارآمدی مدل سنتی آموزش دولتی، «مردمیسازی آموزش» را بهعنوان راهبردی برای تحقق عملی اصل 30 قانون اساسی معرفی کرد و نوشت: در این الگو، دولت سیاستگذار کلان باقی میماند، اما مدیریت میدانی مدارس باید به معلمان، خانوادهها و نهادهای فرهنگی سپرده شود تا آموزش متناسب با زیستبوم ایرانی _ اسلامی و تحولات جهانی بازتعریف شود.
متن یادداشت به شرح ذیل است؛
"بسم الله الرحمن الرحیم"
یکی از روشنترین اصول قانون اساسی ما، اصل سیام است که دولت را موظف به فراهمسازی آموزش رایگان برای آحاد ملت میداند. اما تحقق این اصل، بیش از آنکه به معنای آموزش کاملاً دولتی باشد، مستلزم فراهم کردن بستری است که در آن، آموزش عمومی در دسترس، با کیفیت، پایدار و متناسب با زیستبوم فرهنگی ایران اسلامی باشد.
امروز، در عمل، مدل سنتی تمرکزگرای دولتی از پاسخگویی به این انتظارات ناتوان مانده است. مدرسهای که از خانواده جدا شده، معلمی که از تصمیمسازی دور است، و نهادی که از تحولات جهانی عقب مانده، دیگر نمیتواند مأموریت تمدنساز خود را ایفا کند.
«مردمیسازی آموزش» پیشنهادی برای واگذاری آموزش به بخش خصوصی یا حذف مسئولیت دولت نیست؛ بلکه راهی برای اجرای بهتر اصل 30 قانون اساسی است. در این الگو، دولت همچنان تأمینکننده منابع و سیاستگذار کلان است، اما قدرت انتخاب، نظارت محلی، و برنامهریزی فرهنگی به جامعه آموزشی بازگردانده میشود.
در این مدل، معلمان و خانوادهها، و نهادهای فرهنگی برخاسته از بطن آموزش و پرورش، به بازیگران اصلی نظام آموزشی تبدیل میشوند؛ نه مدیران متمرکز اداری. این یک تغییر گفتمان است:
از دولتمحوری به سوی الگوی اسلامی – ایرانی آموزش، با محوریت مردم
ما بهجای دادن مدرسه به افراد غیر متخصص یا بازیگران اقتصادی، پیشنهاد میدهیم:
مدرسه را به خود فرهنگیان و خانوادهها بسپاریم.
معلمان، شوراهای مدرسه، انجمنهای اولیا و مربیان، و شبکههای تربیتی بومی، باید صاحب نقش باشند.
این الگو ریشه در اعتماد به ایمان، هویت فرهنگی و مسئولیتپذیری خانوادههای ایرانی دارد که خود دغدغهمندتر و دیندارتر از ساختارهای اداریاند.آموزش مردمی، یعنی آموزش بر پایهی فرهنگ ایران اسلامی، نه نسخهای غربزده یا بازاری.
همزمان، تحولات جهانی علم و فناوری نیز، بهویژه در حوزههایی همچون هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی، واقعیت افزوده و آموزشهای ترکیبی، سبکهای آموزش را دگرگون کردهاند. مدرسه امروز باید جایی برای پرورش توان تحلیل، خلاقیت، و همافزایی انسان و ماشین باشد؛ نه صرفاً محلی برای انتقال محفوظات. در چنین جهانی، تنها الگوهایی موفق خواهند بود که بتوانند آموزش را با هویت فرهنگی و سرعت تحول جهانی، همزمان تطبیق دهند—و این دقیقاً همان چیزی است که مردمیسازی آموزش در پی آن است.
اکنون زمان آن فرا رسیده است که بهجای اصلاحهای جزئی، یک تحول ساختاری مبتنی بر عقلانیت بومی آغاز شود؛تحولی که نه از بالا به پایین، بلکه از درون مدرسه و خانواده شروع میشود.
ما اگر بخواهیم آموزش را به افق قرن 22 برسانیم، نمیتوانیم با ساختارهای قرن بیستمی پیش برویم.مردمیسازی آموزش، یعنی احیای مشارکت، ارتقاء کیفیت، تقویت عدالت، و آمادهسازی نسل آینده برای ساخت ایرانِ فردا./
پایان پیام