
خبرگزاری آریا - فاطمه سیدی/ در شرایطی که تابستان داغ امسال زودتر از موعد از راه رسیده و تقاضای برق کشور رکوردهای تازهای ثبت میکند، بحران ناترازی برق و در پی آن خاموشی ها بیش از هر زمان دیگری زنگ خطر را برای صنعت، تولید و زندگی روزمره مردم به صدا درآورده است.خاموشیهایی که دیگر نه استثنا، بلکه بخشی از واقعیت ساختار فرسوده انرژی کشور شدهاند.
*مصرف بالا، تولید پایین؛ معمایی حلنشده
بر اساس آخرین آمارهای رسمی، سرانه مصرف برق در ایران بهطرز چشمگیری بالاتر از میانگین جهانی است. ساختار یارانهای انرژی، مصرف بیرویه خانگی و فرسودگی شبکه توزیع، به بحرانی دامن زدهاند که حالا به حوزه صنعت و تولید نیز آسیبهای جدی وارد کرده است.
صنایع بزرگ کشور در فصل گرما ناچار به کاهش شیفتهای کاری، خاموشی برنامهریزیشده، و حتی توقف موقت خط تولید میشوند؛ خساراتی که به شکل مستقیم بر رشد اقتصادی، اشتغال و صادرات اثر منفی گذاشته است.
در حالی که منابع تجدیدپذیر بهویژه انرژی خورشیدی، بهعنوان راهکاری فوری، پاک و بومی برای عبور از بحران برق شناخته شدهاند، توسعه این نیروگاهها بهکندی پیش میرود. ایران با تابش آفتاب فراوان در بیشتر نقاط کشور، یکی از پتانسیلدارترین مناطق جهان برای انرژی خورشیدی است، اما ظرفیت نصبشده این انرژی در کشور، هنوز در مقایسه با هدفگذاریهای بلندپروازانه، بسیار ناچیز است.
دولت چهاردهم و برنامه هفتم توسعه، هدف تولید 30 هزار مگاوات برق خورشیدی را تا پایان برنامه هفتم ترسیم کردهاند. اما با گذشت یک سال از این هدفگذاری، تازهترین گزارشها حاکی از آن است که حتی 3 هزار مگاوات برنامهریزیشده برای سال 1403 نیز در معرض عدم تحقق قرار دارد.
چالشهای ارزی و بانکی؛ پاشنه آشیل توسعه خورشیدی
کارشناسان و مجریان پروژههای خورشیدی میگویند که عمدهترین موانع توسعه تجدیدپذیرها در کشور، نه در بخش فنی، بلکه در ساختار ارزی و بروکراسی پیچیده بانکی و گمرکی نهفته است. هرچند دولت تسهیلاتی از محل صندوق توسعه ملی برای این پروژهها در نظر گرفته، اما بانکها با درخواست وثایق سنگین، عملاً راه را برای بهرهمندی فعالان بخش خصوصی سد کردهاند.
از سوی دیگر، واردات تجهیزات کلیدی نظیر پنلهای خورشیدی، اینورترها و باتریها، با گرههای پیچیده گمرکی مواجه است که ماهها زمان پروژهها را به تأخیر میاندازد. در نتیجه، بخش خصوصی که نقش موتور محرک توسعه خورشیدی را برعهده دارد، با ناامیدی، پروژهها را رها یا نیمهکاره متوقف میکند.
*توسعهای که روی کاغذ مانده است
با وجود برگزاری فراخوانهای متعدد از سوی سازمان ساتبا و واگذاری برخی پروژهها، واقعیت میدانی نشان میدهد که ورود نیروگاههای خورشیدی به مدار، همچنان بسیار کمتر از نیاز واقعی کشور است. در حالی که دمای زودرس اردیبهشتماه، تقاضای برق را افزایش داده، نیروگاههای خورشیدی که میتوانستند در چنین زمانهایی نقش کلیدی ایفا کنند، هنوز جایگاه واقعی خود را در شبکه برق کشور نیافتهاند.
*صنعت در معرض تهدید؛ اقتصاد در مدار خاموشی
خاموشیهای پیدرپی، مستقیماً ضربه خود را بر پیکره تولید و صنعت کشور وارد کردهاند. گزارشها نشان میدهند در حال حاضر که کارخانجات با قطعیهای گسترده روبهرو هستند که نهتنها چرخه تولید را مختل میکند، بلکه فرصت صادرات، جذب سرمایه و اشتغالزایی را نیز محدود میسازد.
از سوی دیگر، هر روز تأخیر در توسعه برق خورشیدی، به معنای وابستگی بیشتر به سوختهای فسیلی، آلودگی زیستمحیطی، و اتلاف منابع ملی است. در دنیایی که کشورهای منطقه با سرعتی مثالزدنی به سمت انرژیهای پاک حرکت میکنند، ایران همچنان درگیر پیچوخم مجوزها و مقرراتی است که به جای تسهیل، عملاً سد راه پیشرفت شدهاند.
اگرچه دولت شعارهای بزرگی برای تحول در حوزه برق تجدیدپذیر سر داده، اما اجرای این برنامهها نیازمند ارادهای جدی، هماهنگی میان دستگاهها، و مشارکت واقعی بانکها و نهادهای مسئول است. نمیتوان از بخش خصوصی انتظار سرمایهگذاری میلیونی داشت، در حالی که ساختار بانکی کشور، کوچکترین حمایتی از تأمین مالی پروژهها نمیکند.
در شرایط فعلی، توسعه نیروگاههای خورشیدی، یک پروژه فنی نیست؛ بلکه آزمونی برای نظام تصمیمگیری، مدیریت منابع، و تعامل نهادها با یکدیگر است. آزمونی که اگر در آن شکست بخوریم، باید خود را برای خاموشیهای طولانیتر، رکود عمیقتر و نارضایتیهای گستردهتر در سالهای پیش رو آماده کنیم.