محدودیت نخبگان در تصمیمگیری، زمینه را برای نفوذ پخمگان فراهم میکند؛
پزشکيان و آزمون انتخاباتي/ آيا رؤياي تغيير، به واقعيت بدل خواهد شد؟
جمعه 9 خرداد 1404 - 10:36:58 PM

خبرگزاری آریا - رئیسجمهور محترم جناب اقای دکتر پزشکیان؛
در این روزگار پر از چالش، نگاهی به الگوهای جهانی و تجربیات موفق میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات باشد. نلسون ماندلا، نماد مبارزه با تبعیض و عدالت اجتماعی، و ماهاتیر محمد، رهبری که مالزی را از وضعیتی نسبتا عقبمانده به کشوری توسعهیافته و موفق تبدیل کرد، نمونههای بارزی از رهبری و مدیریت کارآمد هستند.
به گزارش خبرنگار ما در آذربایجانشرقی؛
تجربه مالزی، با وجود دور بودن از ذهن برخی، حاوی درسهای ارزشمندی برای ایران امروز است. اما آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد، توجه به صدای مردم است. آنها هستند که از نزدیکترین و عینیترین زاویه به مشکلات اقتصادی کشور مینگرند و راهکارهای نجات را بهتر از هر مقام مسئول میتوانند تشریح کنند.
اخیراً وزیر نیرو،در مراسم افتتاح پروژههای برق خورشیدی در سراسر کشور که به صورت ویدیو کنفرانسی از وزارت نیرو مدیریت میشد گفته است؛خاموشیها برای ما مهم است و من از بابت خاموشیهای غیر برنامهریزی شده از مردم عذرخواهی میکنم و شرمنده مردم هستم!
#اما جناب وزیر، ما نیز شرمندهایم؛ شرمنده از این که در طول 46 سال آزگار اجازه دادیم مسئولانی سکان امور را در دست گیرند که جز منفعتطلبی، جناحبازی، تاراج و فرسایش این سرزمین، حاصلی نداشتهاند. این افراد، نخبگان، اساتید دانشگاهی و متخصصانی را که دانش و فهم اداره کشور، روابط بینالملل و سیاست خارجی به سبک نوین را داشتند، نادیده انگاشتند.#
این فرصت طلبی، فرصتسوزی و منفعتطلبی، منزلت ایران و ایرانی را حتی در خارج از مرزها نیز تنزل داده و بر بیچارگی آنان افزوده است. اکنون زمان مقصریابی نیست!!!
باید دست به دست هم دهیم و با یک فراخوان آشتی ملی، راه را برای نخبگان و فرهیختگان جامعه باز کنیم. "" جامعهای که نخبگانش در تصمیمگیری محدودیت داشته باشند، یقیناً میدان را به پخمگان واگذار خواهد کرد.""
جناب وزیر نیرو، بیان تاسف از وضعیت اسفناک موجود، فینفسه اقدامی شایسته است؛ لیکن آیا این ابراز ندامت، مرهمی بر آلام انباشتهشده ملتی خواهد بود که دهههاست با سوءمدیریت و قصور دستاندرکاران دستوپنجه نرم میکند؟ پس از گذشت قریب به نیمقرن از استقرار نظام جمهوری اسلامی، استماع چنین اظهاراتی از زبان سکانداران ارشد، بیش از آنکه مایه تسلی خاطر شود، یادآور عمق و گستره ناکارآمدیها و بیتدبیریهایی است که سرنوشت جمعی را به این ورطه کشانده است.
اشاره شما به ضرورت پایداری شبکه برق و پرهیز از فروپاشی آن، امری بدیهی و غیرقابلانکار است؛ اما آیا خاموشیهای مکرر و اختلالات پیدرپی، خود گواهی روشن بر فرسودگی زیرساختها و ناتوانی در مدیریت بهینه منابع نیست؟ آیا شایستهتر آن نبود که بهجای توسل به مُسکنهای موقت و ابراز تأسف، ریشههای این معضل را شناسایی و در جهت رفع آن گام برمیداشتید؟
ملت ایران دیگر توان تحمل این وضعیت را ندارد. دههها وعده و وعید بیسرانجام، آنها را خسته و ناامید کرده است. آنها دیگر به ارزانی آب و برق و گاز دلخوش نیستند. آنها نشاط و شادابی را در خاطرهها جستجو میکنند. آنها از فقر و تبعیض و بیعدالتی به ستوه آمدهاند.
بجاست که بهجای عذرخواهیهای تکراری، به فکر اصلاح ساختارهای معیوب، تسهیل فرایند سرمایهگذاری، توسعه زیرساختهای فرسوده و زدودن غبار تبعیض و بیعدالتی باشید. شایستهتر آن است که به فکر مردم باشید، نه صرفاً به فکر حفظ جایگاه و منصب خود. مطمئن باشید هر کس نقد منصفانه می کند عاشق این وطن است نه مخالف ایران عزیز.
به روان پاک شهدای این مرز و بوم ادای احترام کنید. آنان جان خود را در راه آزادی و سربلندی این سرزمین فدا کردند، نه در راه ناکارآمدی و سوءمدیریت شما مسئولان و تصمیمگیران سرنوشت مردم. بدانید که هیچگاه روی سعادت را نخواهید دید؛ مگر آنکه از قصور خود در برابر آنان پوزش طلبید. چهبسا خداوند از گناهان شما درگذرد؛ اما آنان هرگز از حق خود چشمپوشی نخواهند کرد و خداوند نیز از حقالناس نخواهد گذشت.
اینفرصت طلبی، فرصتسوزی و منفعتطلبی، منزلت ایران و ایرانی را حتی در خارج از مرزها نیز تنزل داده و بر بیچارگی آنان افزوده است. اکنون زمان مقصریابی نیست!!!
باید دست به دست هم دهیم و با یک فراخوان آشتی ملی، راه را برای نخبگان و فرهیختگان جامعه باز کنیم. جامعهای که نخبگانش در تصمیمگیری محدودیت داشته باشند، یقیناً میدان را به پخمگان واگذار خواهد کرد.
جناب وزیر نیرو، بیان تاسف از وضعیت اسفناک موجود، فینفسه اقدامی شایسته است؛ لیکن آیا این ابراز ندامت، مرهمی بر آلام انباشتهشده ملتی خواهد بود که دهههاست با سوءمدیریت و قصور دستاندرکاران دستوپنجه نرم میکند؟ پس از گذشت قریب به نیمقرن از استقرار نظام جمهوری اسلامی، استماع چنین اظهاراتی از زبان سکانداران ارشد، بیش از آنکه مایه تسلی خاطر شود، یادآور عمق و گستره ناکارآمدیها و بیتدبیریهایی است که سرنوشت جمعی را به این ورطه کشانده است.
اشاره شما به ضرورت پایداری شبکه برق و پرهیز از فروپاشی آن، امری بدیهی و غیرقابلانکار است؛ اما آیا خاموشیهای مکرر و اختلالات پیدرپی، خود گواهی روشن بر فرسودگی زیرساختها و ناتوانی در مدیریت بهینه منابع نیست؟ آیا شایستهتر آن نبود که بهجای توسل به مُسکنهای موقت و ابراز تأسف، ریشههای این معضل را شناسایی و در جهت رفع آن گام برمیداشتید؟
ملت ایران دیگر توان تحمل این وضعیت را ندارد. دههها وعده و وعید بیسرانجام، آنها را خسته و ناامید کرده است. آنها دیگر به ارزانی آب و برق و گاز دلخوش نیستند. آنها نشاط و شادابی را در خاطرهها جستجو میکنند. آنها از فقر و تبعیض و بیعدالتی به ستوه آمدهاند.
بجاست که بهجای عذرخواهیهای تکراری، به فکر اصلاح ساختارهای معیوب، تسهیل فرایند سرمایهگذاری، توسعه زیرساختهای فرسوده و زدودن غبار تبعیض و بیعدالتی باشید. شایستهتر آن است که به فکر مردم باشید، نه صرفاً به فکر حفظ جایگاه و منصب خود و همفکرانتان.
مطمئن باشید هر کس نقد منصفانه می کند عاشق این وطن است نه مخالف ایران عزیز! نباید منتقد را به معارض و معارض را به معاند تبدیل کرد، مردم دلشان به کشورشان می سوزد.
به روان پاک شهدای این مرز و بوم ادای احترام کنید. آنان جان خود را در راه آزادی و سربلندی این سرزمین فدا کردند، نه در راه ناکارآمدی و سوءمدیریت شما مسئولان و تصمیمگیران سرنوشت مردم.
بدانید که هیچگاه روی سعادت را نخواهید دید؛ مگر آنکه از قصور خود در برابر آنان پوزش طلبید. چهبسا خداوند از گناهان شما درگذرد؛ اما آنان هرگز از حق خود چشمپوشی نخواهند کرد و خداوند نیز از حقالناس نخواهد گذشت.
عذرخواهیهای مکررکافی است کافی است! پس از 46 سال، چه ثمری دارد؟ این عذرخواهیها، اعترافی تلخ به ناکارآمدی و سوءتدبیر سیستمی است که بنیانش بر وعدههای پوچ و عملکرد ضعیف نهاده شده است.
ملت امروز تشنه شنیدن ندامتها نیست، بلکه خواهان پاسخگویی است. چه کسی مسئول این حجم از عقبماندگی و مشکلات است؟ چه کسی باید تاوان این سالها بیتوجهی و غفلت را بپردازد؟ دیگر فریب وعدهها را نخواهند خورد. آنان عمل میخواهند،
تغییری ملموس در زندگی خود میخواهند. آیا گوشی برای شنیدن فریادهای آنان وجود دارد؟ در صدر اسلام حداقل علی(ع) حرف ها و دردهایش را به چاه می گفت اما این تحریم ظاهرا زمین را نیز بی خاصیت کرده و به شنوایی خیلی از مسولان هم تاثیر گذاشته است!
این تنها معضل وزارت نیرو نیست، بلکه ریشهای در ساختار مدیریتی کشور دارد؛ سیستمی که بهجای شایستهسالاری، بر اساس روابط و جناحبازی اداره میشود. سیستمی که بهجای حل مسائل، به دنبال توجیه و پنهانسازی آنهاست؛ برآیندش 46 سال جز این نخواهد بود.
اکنون زمان آن است که این بنیان سست و فرسوده را از نو بنا کنیم. زمان آن است که بهجای اعتذار، به فکر پاسخگویی باشیم. زمان آن است که بهجای شعار، عمل کنیم.
غرب و هیچ ابرقدرتی دیگر اگر با مردم باشید، نمیتوانند به این کشور نگاه چپ کنند. مردم از رفتار و گفتار تکراری شما مسئولان خستهاند و آخرین امیدشان به تغییر و تحول در دولت دکتر پزشکیان است.
اگر ایشان نیز راه گذشتگان را ادامه دهند، همه در یک کشتی به سوی طوفان بیتدبیری رهسپار خواهیم شد؛ شاید برخی که خون مردم را به شیشه کردهاند، از این فرایند نجات یابند، اما جریان کار ما، کام آنان را نیز تلخ و انتقام بی گناهان را خواهد گرفت.
پس با توسل به عقلانیت به زنان و مردان این سرزمین که شرفشان در گرو نان قرار گرفته، رحم کنید و اندکی جای نفس باقی بگذارید!
از دکتر پزشکیان انتظار میرود، همانگونه که با سبک پهلوانان راه میرود، با مشورت کارشناسان دلسوز و فرهیخته، تصمیمی پهلوانی بگیرد و بخشنامهای شدیدالحن صادر کند و با جسارت و شهامت تمام اعلام کند تمام نرخهایی که پس از عید افزایش یافته،
ضمانت اجرایی ندارند و هر کس در هر مقامی به جامعه شوک وارد کند با تکیه بر قانون مجازات سختی را نصیبشان کنند.
با اطمینان خاطر اعلام کنید که روابط بینالملل و سیاست خارجی ایران، همواره بر مبنای حفظ منافع ملی و در راستای تعامل و همکاری سازنده با کشورهای منطقه بنا خواهد شد.
همچنین، تلاش شود تا با مدیریت دقیق و پیشبینیشده، قیمت کالاهای اساسی مانند نان و بنزین و دارو حداقل در دو سال آینده، تا حد امکان، از نوسانات فرساینده و زیانبار برای مردم مصون نگه دارید.افزایش قیمت دارو، نان و بنزین و برخی کالاهای اساسی
یعنی تلاش برای ناکارآمد نشان دادن دکتر پزشکیان!
دکتر پزشکیان عزیز، به مراکز بهداشتی و درمانی دستور دهید هر ایرانی، فارغ از نژاد و قومیت، بدون منت و با رعایت عدالت، باید بتواند از خدمات پزشکی رایگان بهرهمند شود.
باور کنید، شما میتوانید به نلسون ماندلا تبدیل شوید و کشور را به سبک مالزی و با الهام از ایدههای ماهاتیر محمد به پیش ببرید. و شما نیز، عزیزمردم، میتوانید این راه را هموار کنید.
با الهام گرفتن از الگوهای موفق جهانی، و با در نظر گرفتن صدای مردم که فرمولهای نجات اقتصاد را به مراتب بهتر از مسئولان فعلی میشناسند، مطمئناً مسیر پیشرفت و توسعه ایران روشنتر خواهد شد. شاید با یک تغییر نگاه، با یک همدلی واقعی، و با توجه به راهکارهای مردمی، ایران بتواند از این بحرانها به سلامت عبور کند.
امتحان کردن راهکارهای جدید و نوآورانه، بدون شک ضرری نخواهد داشت. حتی خیال کنید اگر برای چند روز، برخی از آقازادهها کمتر نفت بفروشند! این امر، میتواند به مردم این اطمینان را بدهد که منابع ملی، با عدالت و برای رفاه عمومی هزینه میشود.
یادداشت تحلیلی؛ به قلم محمدرضا ایـازی روزنامه نگار