خبرگزاری آریا - در هر ملتی، گاه یک شاعر فراتر از مرزهای ادبی، تبدیل به شالودهی فرهنگی و اجتماعی آن ملت میشود؛ در فرهنگ ایرانی، این جایگاه بیتردید متعلق به شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی است.
به گزارش خبرگزاری آریا به قلم
سید وحید موسوی،در هر ملتی، گاه یک شاعر فراتر از مرزهای ادبی، تبدیل به شالودهی فرهنگی و اجتماعی آن ملت میشود؛ در فرهنگ ایرانی، این جایگاه بیتردید متعلق به شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی است. شاعری که قرنهاست با زبان شیرین، نثر آراسته، و شعری حکمتآمیز، نهتنها زیربنای فکری جامعه ایرانی را ساخته، بلکه پیام انساندوستی او از مرزهای جغرافیایی فراتر رفته و امروز، جایگاه جهانی یافته است.
ادبیات سعدی، تربیت تدریجی انساناگر بخواهیم سعدی را در یک جمله خلاصه کنیم، باید گفت: «سعدی معلم دائمی اخلاق و مدارا در قالب واژههاست». کتاب گلستان او، با ساختاری منسجم و ترکیب نثر و نظم، از مدارس سنتی ایران تا دانشگاههای اروپایی، همواره متنی مرجع در تربیت اخلاقی و زبانآموزی بوده است.
او در گلستان مینویسد:
توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بوددر روزگاری که خشونت و جهل پس از حمله مغول، تاریکی را بر ایران گسترده بود، سعدی از نور دانش، مهر، و اخلاق سخن گفت. حتی نگاه انتقادی او به قدرت و ثروت، با چنان دقت و تیزی همراه است که هنوز هم میتوان آن را برای نقد مناسبات سیاسی و اجتماعی امروز بهکار برد:
توانگر ز محتاج ناید به دست
چه مردانه دستی که بر کس نبست
سعدی در فراتر از مرزها؛ از شیراز تا جهانآثار سعدی جزو نخستین متون فارسی بودند که در قرن 17 و 18 میلادی به زبانهای اروپایی ترجمه شدند. گلستان او در سال 1654 میلادی به زبان لاتین و سپس فرانسوی، آلمانی و انگلیسی ترجمه شد. امروزه، دانشگاههایی از هند تا آمریکا، از پاریس تا کابل، بخشهایی از آثار سعدی را در واحدهای درسی زبان، اخلاق، یا ادبیات تطبیقی تدریس میکنند.
طبق آمار منتشر شده توسط «یونسکو»، سعدی یکی از 10 چهرهی فرهنگی ایرانی است که بیشترین ترجمه آثارش در جهان را دارد. همچنین، شعر معروف «بنیآدم اعضای یک پیکرند» از او، بر سردر ورودی سالن شورای عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک نصب شده است؛ شعری که روح جهانی صلحطلبی و همنوعدوستی سعدی را در یک بیت جاودانه کرده:
بنیآدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
نقد درونگرا، زبان پویا، نگاه جهانشمولسعدی تنها شاعر تعلیمی یا اخلاقگرا نیست؛ او جامعهشناس زمانهی خود است. در بوستان با حکایاتی چون «پادشاهی در شکار از همراهان دور افتاد...» یا در حکایت معروف «یکی را شنیدم که صد و پنجاه شتر بار داشت..» به بررسی رابطهی قدرت، مسئولیت، اخلاق، و انسانیت میپردازد. در این اشعار، او مستقیماً به قضاوت اجتماعی میپردازد:
حکیمی پسر را همیگفت دوست
که نادان نگوید سخن جز به اوست
تو خاموش باش، ای پسر، زان که مرد
به گفتار بیمایه رسوا شود
سعدی؛ شاعر مردمویژگی بارز سعدی در مقایسه با بسیاری از متفکران همعصرش، توجه به «مردم» است. نه از موضع بالا، بلکه از دل جامعه حرف میزند. از کف بازار تا خلوت شبانگاهان درویشان، همه در آثارش جای دارند. از عشق و آزادی تا فقر و نابرابری، از قدرت و غرور تا گذشت و عفو، همه را با زبانی ساده و در عین حال عمیق بیان میکند.
مزن بر سر ناتوان دست زور
که روزی به پایش درافتد صبور
پایان بندی کوتاه: سعدی، امروز بیشتر از همیشه
در روزگار بحران اخلاق عمومی، گسست نسلی، و رواج فردگرایی افراطی، سعدی بیش از همیشه به ما نزدیک است. بازخوانی او، بازگشت به منبعی اصیل برای بازسازی فرهنگی، آموزش انسانی، و گفتمان عمومی اخلاقی است.
نه هر که به صورت نکو بود، مرد
به کردار باید که نیکو بود
سید وحید موسوی
اول اردیبهشت 1404