خبرگزاری آریا- روزنامه
کیهان روزگذشته(ششم اسقندماه ) در ستون اخبار ویژه نقدی بر سخنان سید محمد
خاتمی ارائه کرده است.این نقد ممکن است از دیدگاههای مختلف مورد تحلیل
قرار گیرد اما بخش تحلیل خبرگزاری آریا بر اساس سیاست کلی خبرگزاری که
منطقی کردن فضای رسانه و سیاست در ایران است؛کوشیده از منظر منطقی نقد
مذکور را مورد تحلیل قرار دهد. روشن است نقد آریا از منظر دفاع از فردی یا
حمله بر رسانه ای نگاشته نشده است و فقط می کوشد رسانه ها را در مسیر منطقی
و واقعگرایانه نگاشتن یاری رساند. بررسی متن " نگران معیشت مردم یا کارچاقکنی برای ترامپ؟!" منتشر شده در روزنامه کیهان:
متن
فوق شامل چندین ادعا و استدلال است که از لحاظ منطقی و تحلیلی میتوان به
آنها ایراد مطرح کرد. در ادامه، به بررسی و نقد این نقاط پرداخته میشود:
1. انتساب تورم به عوامل خارجی و عدم پذیرش مسئولیت:
- ادعا:
خاتمی اعلام میکند که تورم و مشکلات اقتصادی فعلی ناشی از سیاستهای قبلی
و تحریمهای بینالمللی است، و دولت جدید (پزشکیان) نباید مسئول آن دانسته
شود.
- نقض منطقی:
- اگرچه
تحریمها نقش مهمی در وضعیت اقتصادی کشور دارند، اما صرف نظر از این
موضوع، سیاستهای داخلی هم در تشدید این مشکلات نقش داشتهاند. تنها تعلیل
مشکلات به تحریمها، از مسئولیتپذیری دولت و مدیران اقتصادی دور میدارد.
- خاتمی
به عنوان یکی از رهبران جبهه اصلاحات، نباید تنها به عوامل خارجی اشاره
کند و باید به نقش سیاستهای داخلی و تصمیمگیریهای اقتصادی دولتهای قبلی
نیز اشاره کند.
2. نعل وارونه زدن نقش تحریمها و فتنه:
- ادعا: نویسنده اظهار میدارد که خاتمی و طیف اصلاحاتگرا نقشی در تشدید تحریمها و استفاده از آنها به عنوان ابزار سیاسی داشتهاند.
- نقض منطقی:
- این
ادعا بدون ارائه شواهد قانعکننده است. اگرچه ممکن است بعضی از افراد در
این طیف از تحریمها به عنوان سکوی انتخاباتی استفاده کرده باشند، اما این
موضوع به معنای ایجاد یا تشدید تحریمها نیست.
- به طور کلی، تحریمها توسط قدرتهای بینالمللی اعمال شدهاند و نباید آنها را تنها به یک طیف سیاسی داخلی نسبت داد.
3. اتهام "ترویج دروغ تقلب در انتخابات 1388":
- ادعا:
نویسنده مدعی است که خاتمی و طیف اصلاحاتگرا با ترویج ادعای تقلب در
انتخابات سال 1388، مشارکت مردم را به ابزاری برای تفرقه تبدیل کردند.
- نقض منطقی:
- این ادعا به طور مستقیم به اثبات نرسیده است و بر اساس شواهد در چارچوب قابل اعتنا قرار نمیگیرد.هر چند ممکن است افرادی از جناح مذکور چنین گفته باشند اما تعمیم آن درست نیست.
- تأکید بر "ترویج دروغ" بدون ارائه شواهد دقیق، از نوع تهمتگویی و توهین به نظریههای مختلف است.
- این ادعا به جای حل مشکلات کشور، به تشدید اختلافات سیاسی کمک میکند.
4. تعامل با آمریکا و تهمت به خاتمی:
- ادعا: نویسنده معتقد است که خاتمی با تأکید بر "تعارف با دنیا" و "تعاطی با غرب"، در نقش "پایور و کارچاقکن تیم ترامپ" عمل میکند.
- نقض منطقی:
- این ادعا به طور مستقیم به اثبات نرسیده است و بر اساس شواهد در چارچوب قابل قبول قرار نمیگیرد.
- تأکید
بر تعامل با دنیا و حل مشکلات اقتصادی از طریق دیپلماسی، یک رویکرد سیاسی
است که میتواند مورد بحث قرار گیرد، اما اتهام "کارچاقکنی" بدون شواهد
قانعکننده، از نوع تهمتگویی است.
- نویسنده نشان نمیدهد که خاتمی یا طیف اصلاحاتگرا به نحوی تحت تأثیر ترامپ یا سیاستهای آمریکا قرار گرفتهاند.
5. عدم توجه به مسائل عمیقتر:
- نقض منطقی:
- متن
به طور کلی بر اتهامگویی به خاتمی و طیف اصلاحاتگرا تمرکز دارد و از بحث
عمیقتر دربارهٔ ریشههای واقعی مشکلات اقتصادی کشور دور میماند.
- مسائلی
مانند سیاستهای نامناسب مدیریتی، ضعف در مدیریت منابع، وابستگی به نفت، و
ناتوانی در توسعه اقتصاد مقاومتی، که نقش مهمی در وضعیت اقتصادی کشور
دارند، در این متن به طور کافی بررسی نشدهاند.
6. ابهام در تعریف "واقعبینی":
- ادعا: خاتمی تأکید میکند که باید با واقعیتها مواجه شد و بر اساس آنها حرکت کرد.
- نقض منلقی:
- تعریف
"واقعیت" در این متن ابهام دارد. برخی از افراد ممکن است تحریمها و
فشارهای بینالمللی را واقعیت تعریف کنند، در حالی که دیگران به سیاستهای
داخلی و مدیریت اقتصادی تاکید میکنند.
- بدون تعریف واضحی از "واقعیت"، این استدلال قابل قبول نیست.
خلاصه نقد:
- متن فوق در بسیاری از نقاط از تهمتگویی، اتهام بدون شواهد، و عدم توجه به ریشههای واقعی مشکلات کشور رنج میبرد.
- تأکید بر "نعل وارونه زدن" و اتهام به خاتمی و طیف اصلاحاتگرا، بدون ارائه شواهد قانعکننده، از نوع تحمیل نظر است.
در پایان به نظر می رسد به جای تشدید اختلافات سیاسی، باید به بحث عمیقتر دربارهٔ راهحلهای مشترک برای مشکلات کشور پرداخت.