
خبرگزاری آریا - پشت بوی گند و فاضلاب، بازاری چندصدمیلیاردی خوابیده؛ بازاری که «زبالهگرد» در آن فقط یک چرخدنده است و سودهای کلان، سهم حلقههای بالاتر. همین حلقههایی که حالا، پس از سالها قدرتنمایی با اقدام تازه شهرداری تهران آرامآرام به حاشیه رانده میشوند.
تهران، کلانشهری که میلیونها تُن زباله در رگهایش جریان دارد، حالا در سکوت شبانهاش رد لاستیک وانتهایی را میبیند که نه پلاک دارند، نه مجوز، نه حتی شرم. آنها با چراغهای خاموش، سطل به سطل میگردند، گونی به گونی میدوند و کیسههای پلاستیکی را میبلعند. اما در پشت این چهرههای به ظاهر فقیر، گاهی پورشهای پارک شده است. پشت این لباسهای کهنه، حسابهای بانکیای پنهان است که عددهایش درآمد افراد عادی را قطعا به سخره می گیرد.
شهرداری وارد میشود؛ شفافسازی در دل تاریکی
در خردادماه 1404، شهرداری تهران طرحی را به اجرا گذاشت که هدف آن، حذف پیمانکاران غیرمجاز و واسطههای مافیایی از چرخه جمعآوری پسماند خشک بود. این طرح نه یک پروژهی ساده، بلکه تلاشی است همهجانبه برای شکستن انحصار، ساماندهی شغلی و بازگرداندن منافع زباله به مردم و شهر.
محمد ناظرپناهی، معاون اجتماعی و فرهنگی سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران، دربارهی جزئیات این برنامه به خبرنگار شهر میگوید: ما با افراد زبالهگرد به عنوان نیروی انسانی مشکل نداریم؛ آنها اغلب قربانی هستند. مسئلهی اصلی ما، شبکههای غیرقانونی و سازمانیافتهای است که بدون مجوز، این افراد را به کار میگیرند، حقوقشان را میخورند و از زباله سود میلیاردی میبرند.
7 هزار قرارداد رسمی، به جای گونیهای بیهویت
ناظرپناهی تأکید میکند که یکی از اهداف مهم این طرح، خروج زباله از وضعیت بیصاحب و بیقانون است. به گفتهی او، از پایان سال گذشته تاکنون، بیش از 7 هزار مجتمع مسکونی، تجاری و اداری وارد قرارداد مستقیم با سامانه رسمی شهرداری شدهاند و دیگر زبالههای خشک خود را به دست واسطههای خیابانی نمیسپارند.
او میگوید: با حذف پیمانکاران دست دوم و سوم، مسیر جمعآوری قانونی و شفاف میشود. خودروهای غیرمجاز شناسایی و جریمه شدهاند و برای ساکنان مجتمعها، مشوقهایی در نظر گرفتهایم که اگر زباله خشک تولید نکنند یا تفکیک کنند، از آن بهرهمند میشوند.
تفاوت بین زبالهگرد و مافیا، شفافسازی یک سوءتفاهم
یکی از مهمترین بخشهای این پروژه، به گفتهی معاون سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران، تفکیک میان زبالهگردان رسمی و نیروهای سازمانیافته غیرقانونی است.
ما قرار نیست همه زبالهگردها را کنار بگذاریم. اگر کسی بخواهد قانونی فعالیت کند، تحت پوشش بیمه قرار میگیرد، حقوق میگیرد، لباس و آموزش بهداشتی میبیند. اما شرط ورود، قطع همکاری کامل با شبکههای سودجوست.
پول کجاست؟ در سطل یا پشت وانت؟
ناظرپناهی با اشاره به سود مالی طرح میگوید: زبالههایی که از طریق مبادی مجاز تحویل داده میشوند، به مراکز رسمی پردازش منتقل میگردند. در آنجا با رعایت ضوابط بهداشتی و زیستمحیطی، بازیافت و به مواد اولیه تبدیل میشوند. این فرایند علاوه بر سودآوری، از انتشار فاضلاب آلوده و تخلیه غیرقانونی در مناطق کشاورزی جلوگیری میکند.
او اضافه میکند که این مراکز، با تجهیز به فناوریهای تصفیه، فرآیند بازیافت را از یک چرخه خطرناک و آلوده به یک زنجیره سودآور و پاک بدل کردهاند.
وقتی زباله سیاستگذاری میخواهد
شهرداری حالا دارد به قلب یک اقتصاد غیررسمی، پرپول و بیقانون وارد میشود. بازاری که سالها خارج از چشم نهادهای رسمی چرخیده، میلیونها تومان سود روزانه تولید کرده، و بدون حتی یک قرارداد رسمی، نیروی کار به میدان فرستاده.
ناظر پناهی تأکید میکند که شهرداری قصد حذف این نیروها را ندارد، اما مایل است با تفکیک میان زبالهگردان واقعی و عاملان سودجوی غیرقانونی، از سلامت عمومی و محیطزیست حفاظت کند.
در این میان حتی این نکته هم مغفول نمانده؛ جمعآوری زباله بدون تجهیزات بهداشتی، بدون تصفیه فاضلاب و بدون نظارت، سالهاست منجر به آلوده شدن زمینهای کشاورزی، کانالهای آبی و مناطق مسکونی شده است. شهرداری میخواهد این زنجیره را با استفاده از دستگاههای پردازش مدرن، نیروهای آموزشدیده و سیستم یکپارچه مکانیزه کند.
گزارش از زهرا اردشیری
انتهای پیام/